قیمتهای بالا فعلاً ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمههایی مبنی بر کاهش منابع در بخشهای نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش میرسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بینالمللی انرژی (IAEA)، تولیدات عرضهکنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایهگذاری پارهای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد میآورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه شده است. همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است. از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاههای ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند و ظرفیت بهرهوری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایهگذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاهها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان میدهد که پالایشگاههای فعلی تحت فشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات میبایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثههای متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاهها گردیده است. علاوه بر موارد فوق، توفانهای فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین و هند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانهزنیها برای قیمتهای بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران میگشت. ولی تاکنون با وجود قیمتهای بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بینالمللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیشبینی کرده است. به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب میشود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سالهای آتی شود. دنیای تازهای که این قیمتهای بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت. تنشهایی میان آمریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی آمریکایی UNOCAL توسط شرکت نفتی چینی CNOOC پدید آمد. تنشهای دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است. رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرتها را به منابع موجود در آفریقا نیز جلب کرده است و سیاستهای ضد آمریکایی اتخاذ شده توسط هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطهای نزدیکتر با کشورهای آمریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است.