امروز پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳

موقعیت استراتژیک ایران در میان دو قطب انرژی

تحولات جاری در عرصه دیپلماسی انرژی جهان بیانگر آن است که در سالهایی نه چندان دور، کشورهایی قدرت برتر اقتصادی خواهند بود که بر منابع انرژی جهان، به ویژه نفت و گاز، تسلط داشته باشند؛ عامل مهمی که خلیج فارس را به عنوان بزرگ ترین مخزن انرژی جهان در کانون توجه جهانی قرار داده است. رویدادهای دهه نخست قرن بیست و یکم در عرصه مناسبات بین المللی انرژی بیانگر آن است که کانون های تولید و انتقال انرژی اهمیتی راهبردی یافته اند و قدرتهای اقتصادی و نظامی جهان تمایل خود را برای کنترل بیش از پیش این مناطق نشان داده اند. از جمله مناطق مهم و استراتژیک تولید نفت و گاز جهان می توان به حوزه دریای خزر و خلیج فارس اشاره کرد که فلات قاره ایران در بین آن قرار گرفته است و اهمیت آن در مسائل راهبردی جهان به اندازه ای است که ژان گاتمن، پدر جغرافیای سیاسی نوین، می گوید: حوزه خلیج فارس یکی از مناطق راهبردی جهان است و مهم ترین عامل استراتژیک خلیج فارس وجود منابع عظیم نفت و گاز است، به گونه ای که این منطقه را «مخزن نفت جهان» نامیده اند. بنا برتقریباً دو سوم ذخایر اثبات شده نفت و یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان در اختیار کشورهای خلیج فارس است و اگر ذخایر برآورد شده دریای خزر نیز به آن اضافه گردد، درصد این ذخایر تقریبا به 70 درصد برای نفت و بیش از 70 درصد برای گاز طبیعی جهان خواهد رسید. علاوه بر این تنگه هرمز با طول قریب به 158 کیلومتر و عرض حداقل 56 و حداکثر 180 کیلومتر و عمق 115 متر، یکی از استراتژیک ترین گذرگاه های جهان به شمار می آید که خلیج فارس را از راه دریای عمان به اقیانوس هند و آب های آزاد پیوند می دهد. این آبراه به علت موقعیت خاص استراتژیک، شاهرگ حیات اقتصادی جهان محسوب می شود و بر ای قدرت های بزرگ جهانی از اهمیت اقتصادی و راهبردی بسیار زیادی برخوردار است. در حال حاضر وزانه 35 درصد کل نفت حمل شده توسط نفتکش ها (20 درصد نفتی که در بازارهای جهانی مبادله می شود)، از این تنگه عبور می کند و از این رو احاطه و سلطه بر این گذرگاه امکان کنترل عبور و مرور نفت کشها را در منطقه فراهم می آورد. لذا مجموعه ارزش های ارتباطی، اقتصادی و ژئواستراتژیک تنگه هرمز به آن موقعیت راهبردی خاصی بخشیده است. همچنین اگر در آینده لوله های نفت و گاز کشورهای شمالی ایران به خلیج فارس متصل شود، که از نظر جغرافیایی و امنیتی بهترین مسیر است، در این صورت اهمیت تنگه هرمز دو چندان خواهد شد. نکته مهم دیگری که نقش ایران را تحولات منطقه ای و استراتژی تامین امنیت انرژی جهان پررنگ می کند، قرار گرفتن ایران بین دریای خزر و خلیج فارس به عنوان کوتاه ترین مسیر ممکن برای انتقال منابع انرژی حوزه خزر است. موقعیت مناسب برای صادرات نفت به اروپا، کشورهای غربی، ژاپن، چین و کشورهای حوزه آسیای جنوب شرقی، امتیازاتی است که ایران در مسیر انتقال انرژی از آن برخوردار است. در واقع مقصد نهایی خطوط لوله ای که قرار است نفت قزاقستان و گاز ترکمنستان را از شرق دریای خزر به منطقه قفقاز و از آنجا به دریای مدیترانه منتقل کند فقط اروپاست، منطقه ای که رشد تقاضای انرژی در آن تقریبا متوقف شده است. این در حالی است که انتقال این منابع از مسیر ایران و از طریق خلیج فارس، نه تنها قابل انتقال به غرب است بلکه بازارهای آسیا را هم، که در درازمدت تقاضای آن برای انرژی افزایش خواهد یافت، دربر می گیرد. از سوی دیگر دریای مازندران دارای شش حوزه بزرگ ذخایر نفت و گاز است که بسیاری از آنها هنوز توسعه نیافته و مورد اکتشاف قرار نگرفته اند. ذخایر نفت ثابت شده این حوزه حدود 16 تا 32 میلیارد بشکه است اما ذخایر احتمالی آن نزدیک به 163 میلیارد بشکه برآورد می شود که نزدیک به یک چهارم مجموع ذخایر اثبات شده خاورمیانه است. نتیجه آنکه با وجود تقریبا 70 درصد ذخایر نفت و 70 درصد ذخایر گاز جهان در دریای خزر و خلیج فارس، قدرت های جهانی می دانند که ارزش های نهفته در تنگه هرمز بیش از پیش در موازنه جهانی قدرت تاثیر گذار است و هر قدرتی کنترل این استراتژیک ترین تنگه مواصلاتی جهان را در اختیار داشته باشد، قادر خواهد بود بر امنیت و موازنه عرضه و تقاضای نفت در بازار جهانی اثر بگذارد.

شرکت تجاری بین المللی داتیس
پیوند ها
تماس با ما
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به*سازمان تجاری بین المللی داتیس می باشد*