امروز پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳

برنامه هسته‌ای بهانه است، مسئله «انقلاب اسلامی» در ایران است

خبرگزاری فارس: یک تحلیلگر عرب با اشاره به تشدید فشارهای اسرائیلی-آمریکایی بر ایران تاکید کرد اشتباه می‌کند کسی که علت این فشار را برنامه هسته‌ای می‌داند؛ علت اصلی انقلاب اسلامی است که از زمان تاسیس، سیاست‌های ضدآمریکایی در پیش گرفت.

به گزارش فارس، «حسن نافعه» تحلیلگر مسائل سیاسی منطقه، در مقاله‌ای با اشاره به تشدید فشارهای آمریکا بر ایران و تهدید نظامی رژیم صهیونیستی اعلام کرد که علت این فشارها برنامه هسته‌ای نیست. علت در سیاست‌هایی است که ایران در قبال آمریکا پیش گرفته است.

نافعه نوشت: گزارش‌های متعدد بین‌المللی از آمادگی اسرائیل برای آغاز حمله به ایران سخن می‌گوید حتی برخی گزارش‌ها از آغاز شمارش معکوس سخن میگوید اما چون این شایعات در طول هشت سال گذشته تکرار شده است طبیعی است که مورد تردید و حتی تمسخر قرار بگیرد. اما اسرائیل این بار از دیدی دیگر به مسئله می‌نگرد. زمان برای او در حال گذر است حال آنکه برنامه هسته‌ای ایران روز به روز گامی به جلو می‌رود و عزم ایران بیشتر می‌شود و به تحریم‌ها و تهدیدها کاملا بی‌اعتناست و در مقابل رژیم‌های عربی متحد یا میانه‌رو یکی پس از دیگری سقوط می‌کند.

نافعه متعقد است: اگر وضعیت  به همین منوال ادامه یابد و به ملت‌های عرب فرصت تشکیل رژیم‌های دموکرات داده شود، آنان می‌توانند مهم‌ترین مانعی را از سر راه خود بردارند که در سطح راهبردی مانع اتمام منازعه به نفع آنان می‌شود که در نتیجه آن سقوط طرح صهیونیستی دیگر مسئله امروز و فردا خواهد شد. از آنجا که اسرائیل نمی‌تواند این احتمال را هر چند ضعیف باشد، بپذیرد یا تسلیم آن شود، باید تردید خود را کنار بگذارد و بسرعت برای این مشکل چاره‌ای بیندیشد.
 
اسرائیل هر کشور اسلامی قدرتمند را خطری برای خود می‌داند

حسن نافعه با اشاره به این طرز تفکر در رژیم صهیونیستی نوشت: ظاهرا منطق تفکر راهبردی که اکنون در اسرائیل حاکم است، این است. برای اینکه گرفتار تحلیل‌هایی بر اساس توهمات سیاسی و ایدئولوژیگ نشویم و انتظارات خود را بر اساس ارزیابی‌ها و محاسباتی معتبر قرار بدهیم باید منطق اسرائیل در اداره منازعات و درگیری‌های منطقه بخصوص پس از جنگ سال 1973 را به یاد بیاوریم؛ جنگی که اسرائیل در آن محاسبات کافی را در نظر نگرفته بود و غافلگیر شد و آن واقعه به مثابه زلزله و کابوسی شد که سوگند یاد کرد اجازه ندهد بار دیگر تکرار شود.

اسرائیل به هر کشور عربی یا اسلامی به این اعتبار می‌نگریست و هنوز می‌نگرد که هر کشور عربی یا اسلامی قدرتمند، خطری حقیقی یا احتمالی است که باید دیر یا روز با آن رو به رو شود. به همین دلیل به هیچ کشوری که در مدار منظومه آمریکا نباشد نمی‌تواند اطمینان کند و بر همین اساس هر کشور عربی یا اسلامی با هر شکل و رویکرد سیاسی ایدئولوژیکی که بر اساس توانایی خود و نه آمریکا تلاش می‌کند مستقل باشد، برای اسرائیل منبع تهدیدی امنیتی است که باید از بین برود.

بر اساس این منطق است که اسرائیل در زمان جمال عبدالناصر در مصر و در زمان انور سادات پس از عبدالناصر و با عراق در زمان صدام و اکنون با ایران پس از انقلاب اسلامی در سال 1979 بدینگونه رفتار کرده است. زمانیکه سیاست مهار در قبال عبدالناصر به نتیجه نرسید، جنگ سال 1956 با همدستی انگلیس و فرانسه آغاز شد و وقتی شکست خورد به تنهایی در سال 1976 بار دیگر علیه مصر جنگ راه انداخت. و زمانیکه سادات در سال 1973 با هماهنگی سوریه و همه جهان عرب جنگ سال 1973 را آغاز کرد و موفق شد، اسرائیل تلاش بسیار کرد که این اتفاق دیگر تکرار نشود برای همین آرام نگرفت مگر اینکه توانست با امضای توافق صلح در زمان انور سادات، مصر را از معادله‌ی کشمکش خارج کند و خیالش از مصر آسوده نشد مگر آنکه حسنی مبارک «گنجی راهبردی» برای اسرائیل شده بود و در مدار منظومه آمریکایی می‌چرخید.

زمانیکه عراق تلاش کرد که خلأ مصر را در نظام منطقه عربی پر کند، جنگ بلندمدت هشت ساله [تحمیلی] را آغاز کردند سپس کمین کویت برای عراق گذاشته شد تا بدان طمع کند و به تنهایی به اشغال آن بپردازد تا ماشین جنگی آمریکا در نهایت بر سر آن آوار شود و آن را اشغال و نابود کند و با اعدام صدام از دست عراق خلاص شود. اما داستان کشمکش با ایران که از زمان سقوط شاه آغاز شد هنوز بخش‌های مختلف آن ادامه دارد و هنوز به پایان خود نرسیده است.

تشدید سیاست آمریکا و اسرائیل علیه ایران برنامه هسته‌ای نیست؛‌ انقلاب اسلامی است

نافعه با اشاره به تشدید فشارها بر ایران نوشت: اشتباه می‌کند هر کس تصور می‌کند که علت حقیقی تشدید فشار آمریکا-اسرائیل علیه ایران، برنامه هسته‌ای است. این برنامه از زمان شاه آغاز شده است و از آن زمان از حمایت قدرتمند دولت آمریکا از شاه که پلیس آمریکا در منطقه بود، برخوردار بود. علت واقعی این تشدید فشار، خود انقلاب اسلامی است که کشمکش با آن از همان لحظه نخست آغاز آن شروع شد؛ انقلاب اسلامی نظام مزدور شاه را سرنگون کرد و نظامی اسلامی تشکیل داد که سیاست‌های آن در منطقه ضدآمریکایی و ضداسرائیلی است و تلاش می‌کند ایران را به صورت مستقل بسازد و در دایره فلکی منظومه آمریکا نباشد.

بنابراین تصمیم اخراج سفیر اسرائیل از تهران و تبدیل سفارت اسرائیل به سفارت سازمان آزادی‌بخش فلسطین به عنوان اولین تصمیم نظام جدید ایران پس از انقلاب، تصادفی نیست. پس وقتی، چنین نظامی با این ویژگی‌ها برنامه‌ هسته‌ای دارد، حتی اگر شاه مزدور آن را آغاز کرده باشد، طبیعی است که آمریکا و اسرائیل آن را برای نظامی ببینند که دشمن است و باید از بین برود حال چه رسد به اینکه این نظام ایدئولوژی سرسختانه‌تری در پیش بگیرد و بر ادامه دادن راه تا دستیابی به فناوری هسته‌ای ادامه بدهد. بنابراین از دید من، طبیعی است که آمریکا و اسرائیل این نظام را دشمن نخست خود در منطقه بدانند و برای سرنگون کردن آن با یکدیگر تلاش کنند هرچند یقین داشته باشند که ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای تلاش نمی‌کند.
 
عراق را به جنگ انقلاب اسلامی فرستادند و اعراب خلیج فارس را به حمایت مالی واداشتند

به نوشته نافعه، حقیقت این است که جنگی که از آغاز انقلاب اسلامی علیه ایران به راه انداخته‌اند، همیشه به نیابت بوده است. صدام را به آغاز جنگ علیه ایران واداشتند تا انقلاب صادر نشود. کشورهای شورای همکاری خلیج [فارس] را ترغیب کردند که از این جنگ علیه ایران حمایت مالی کنند و زمانیکه [امام] خمینی تصمیم گرفت «جام زهر را بنوشد» و قطعنامه آتش‌بس را قبول کند، «سیاست مهار دوگانه» و جنگ به نیابت کنار گذاشته با دیگر ابزار و راه‌ها عوض شد و پس از مشاهده شدن فرصت‌هایی پس از دیده شدن شکافها و سپس فروپاشی شوروی سابق، دخالت مستقیم [در امور ایران] در پیش گرفته شد.

اگر آمریکا تصمیم گرفت از عراق شروع کند، فقط به این دلیل نبود که صید، آسان‌تر بود بلکه محاسباتی مرتبط با امنیت اسرائیل وجود داشت تا مبادا پس از خروج مصر از معادله، جبهه‌ای عربی شکل بگیرد که قادر باشد به اسرائیل حمله کند. الان دیگر با سند ثابت شده است که پس از اشغال عراق، ایران هدف بعدی بوده است اما شکست طرح آمریکا در عراق به دلیل افزایش مقاومت عراق با حمایت ایران، به این منجر شد که دولت آمریکا مجبور شد راهبرد خد برای سرنگونی نظام ایران را تغییر بدهد پس تلاش‌های خود را بر متحدان ایران بخصوص حزب‌الله در لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین متمرکز کرد و اسرائیل نیز مامور شد با این موضوع تعامل کند بنابراین دو جنگ متوالی به لبنان و غزه در سال‌های 2006 و 2008 آغاز شد اما نتایج آن به هیچ‌وجه راضی‌کننده نبود.
 
ائتلاف ایران-سوریه تاکنون پیروز کشمکش با آمریکا بوده است

ائتلاف ایران-سوریه تاکنون این بخش از کشمکش را به سود خود تمام کرده است. بخصوص در سایه گرفتاری نظامی روزافزون آمریکا در هر یک از کشورهای عراق و افغانستان و در سایه بحران مالی جهانی خردکننده. همه این عوامل زمینه‌ساز تغییراتی در درون آمریکا شد که به روی کار آمدن باراک اوباما و ورود وی به کاخ سفید کمک کرد.

حتی در گاهی اوقات نشانه‌هایی از تناقض میان منافع و سیاست‌های آمریکا و اسرائیل در منطقه به چشم خورد ولی طولی نکشید که روشن شد که اسرائیل می‌تواند بحران داخلی و پنهان در آمریکا را مهار کند و اوباما را سر عقل بیاورد بخصوص وقتی که اوباما فهمید نیاز او به اسرائیل کمتر از نیاز اسرائیل به آمریکا نیست اگر نیاز او بیشتر نباشد.

نافعه افزود: از این نمایش اینطور به نظر می‌رسد که آمریکا و اسرائیل مصمم هستند نظام ایران را ساقط کنند ولی موفق نشدند بلکه برخی سیاست‌هایشان در نهایت به سود نظام ایران هم تمام شده است. زیرا ایران در چهار دهه گذشته ثابت کرده است که بازیگر ماهری است که توانسته است هزینه را برای کسانی که در اندیشه حمله نظامی باشند، بالا ببرد. امروز سوال مطرح برای اسرائیل این است که چه چیزی هزینه حمله به ایران را می‌تواند کم کند؟

نافعه پاسخ این سوال را «انقلاب‌های مردم عرب» اعلام کرد و نوشت: بهار عربی چیزی است که اسرائیل تلاش می‌کند آن را به پاییز سپس زمستانی سخت و تاریک تبدیل کند. انقلاب‌های مردمی عربی همانطور که باب امید آغاز جنبش جدید عربی را باز کرد، در نظر اسرائیل همانطور هم می‌تواند فرصتی باشد برای تکه کردن جهان عربی بدین شرط که بتوان آن را به کار گرفت تا حالتی از آشوب ایجاد کرد که در دل آن جنگ‌های مذهبی و قبیله‌ای در بگیرد.

معروف است که واکنش احتمالی ایران از جانب متحدان آن مانند سوریه، حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی یکی از عوامل بازدارنده اسرائیل از حمله به ایران است اما امروز این متحدان و در رأس آنان سوریه، مشغول مسائل داخلی خود هستند. نخبگانی که شعله انقلاب را در برخی کشورهای عربی برانگیخته‌اند مشغول کشمکش‌های موجود هستند تا سهم بیشتری از انقلاب به دست بیاورند لذا اسرائیل معتقد است که الان همه چیز برای تشدید فشار بر ایران و تشدید تحریم‌های بین‌المللی و ادامه دادن جنگ الکترونیک علیه تاسیسات هسته‌ای ایران مهیاست تا توان نیروهای مسلح آن را در گام دوم خنثی کند و در این صورت اگر ایران به خواست‌های آمریکا و اسرائیل تن نداد، این دو از حمله ناگزیر باشند مثلا تا چند ماه دیگر.

این تحلیلگر عربی تاکید کرد: اسرائیل در بدترین حالت ممکن معتقد است که در صورت واکنش ایران یا واکنش متحدان آن، می‌توان این واکنش‌ها را در جهت تعمیق اختلافات مذهبی نه فقط میان ایران و کشورهای عربی بلکه در درون کشورهای عربی به کار گرفت تا در خدمت سناریو آشوب باشد. این اندیشه اسرائیل است ولی وضعیت بدین سادگی که اسرائیل می‌اندیشد نیست.

شرکت تجاری بین المللی داتیس
پیوند ها
تماس با ما
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به*سازمان تجاری بین المللی داتیس می باشد*